قدس آنلاین: این نشستها مورد استقبال شاعران بخصوص شاعران زن قرار گرفته است. بسیاری از این شاعران معتقدند این جلسات به آنان کمک کرده شناخت تازهای از وضعیت خود در شعر امروز پیدا کنند. در خصوص این جلسات و نتایج آن با فریبا یوسفی، شاعر و مدیر نشستهای «یک ماه، یک کتاب» گفتوگو کردهایم که میخوانید.
* در نخستین مرحله همیشه در مواجهه با تفکیک شعر زنان و شعر عمومی با این پرسش روبهرو میشویم که آیا ضرورتب برای اینکه شعر زنان جدا از جریان شعر عمومی بررسی شود، وجود دارد؟
** در نگاه اول این تفکیک معنایی ندارد، چون شعر، زن و مرد ندارد و در تاریخ شعر چنین تفکیکی با این وضوح مطرح نبوده است، اما در روزگار ما این وجه پررنگ شده است و شاید دلیلش این باشد که مدت بسیاری در تاریخ ادبیات ما شعر شاعران زن زیر سایه شعر مردان و با ویژگیهایی برگرفته از شعر آنان قرار داشته است و اگر نمونههایی نیز جز این بودند، بسیار اندک و انگشتشمارند. در قرن اخیر وضعیت بسیار تغییر کرده است. با نگاه به عناصر بنیادین شعر نشانههای روشن و قابل اشارهای مییابیم که فقط میتواند مربوط به شعری باشد که شاعر آن یک زن است. با این حال هنوز نظر عمومی بر این تأکید دارد که جدا کردن شعر زن و مرد درست نیست و در این نگاه، انسانی بودن شعر بدون وجوه افتراق جنس را باور دارند. در حالی که ادامه طبیعی مسیر شعر و بررسی جریان آن از گذشته تا امروز، ما را با این پرسش مواجه کرده که ویژگی شعری که شاعر آن زن است، چیست؟
این ویژگیها قابل بررسی هستند و سخن گفتن از آن سبب میشود زنان شاعر به این نکته توجه کنند که آیا وجه ممتازی بین شعر آنها و دیگر شعرها وجود دارد و اگر چنین است آیا این تفاوت ارزشی برای شعر به حساب میآید؟ و باز اگر چنین است چطور میشود قدر و ارزش آن را به جامعه ادبی معرفی کرد. من اگر به این موضوع بیشتر توجه کردهام به دلیل قرار گرفتن در فضایی است که به هر حال رابطهام را با شاعران بویژه خانمهای شاعر بیشتر کرده و ظرفیتهای متنوع شعرشان را در نظرم بیشتر جلوه داده است، در نتیجه برای بررسی بیشتر و مطرح کردن این موضوع به شیوههای درست و کارشناسانه، برگزاری جلسات نقد شعر زنان را در کنار وظایف اداری خود، وظیفهای پژوهشی و ضروری دیدم و با حمایت مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری آن را دایر کردم.
* جلسات شعر «یک ماه، یک کتاب» چه مدت است برگزار میشود و برگزاری این جلسات چه خروجی داشته است؟
* دو سال است این جلسات به طور مستمر به منظور نقد کتابهای شعر زنان برگزار میشود و هر ماه یک اثر ادبی یا پرونده ادبی از یک شاعر زن بررسی شده است. در این جلسات علاوه بر نقد کتاب، فعالیتهای ادبی زنان در دهههای اخیر نیز بررسی شده است.
* معیار انتخاب شاعران و مرور فعالیتهای ادبیشان چه بوده است؟
** در این دو سال فعالیت بیوقفه، سعی بر انتخاب شاعرانی بود که در شعر جدی و بیحاشیه بودند. دچار بازیهای رسانهای فریبنده یا مشغولیتهای سطحی و وهمانگیز نشدند. این جلسات با تجلیل و بررسی شعر شاعران پیشکسوتی مثل خانم سیمیندخت وحیدی، غزل تاجبخش و ناهید یوسفی آغاز شد و پس از دو سال به مریم آریان، تکتم حسینی و نسل جوانتر رسید. معیار انتخاب، وجه ممتاز شاعران بوده؛ مثلاً برگزیده جشنوارههای شعر بودند و یا فعالیتهایشان موجه، مستمر و اثرگذار بوده است.
در ۲۶ جلسه ۲۳ شاعر یا تجلیل شدند یا آثارشان نقد و بررسی شد. سه جلسه پایانی زمستان سال گذشته هم به نقد و بررسی همین جلسات، بررسی چند دهه شعر زنان و یک جلسه هم به شعرخوانی گذشت.
* در ارزیابی که از این جلسات داشتید به چه نکتهای رسیدید؟
** مشخص شد جلسات شعر «یک ماه، یک کتاب» تنها جلسهای است که تخصصی در نقد شعر، بویژه با نگاه به شعر زنان و به طور مستمر برگزار میشود. پیشنهادهای خوبی مطرح شد که البته در پسزمینه ذهن من هم بود که فکر میکردم شاید دستیابی به آنها دشوار باشد، اما دیدم میل و خواست دیگر شاعران هم هست؛ از جمله نگاه به شعر زنان جهان و مرور و بررسی آن، همچنین گردآوردن حاصل یا خلاصه جلسات در قالب یک کتاب و چاپ نقدها و مباحثی که در این نشستها مطرح شده است. اگر این پیشنهادها اجرا شود، میتواند برای کسانی که به شعر علاقه دارند و نقد شعر را دنبال میکنند، منبع یا مرجعی باشد.
* به طور کل این پرسش همیشگی وجود دارد که آیا تفاوتی بین شعر زنان و مردان وجود دارد؟
** بررسیهای سبکشناسانه که جزئیتر به شعر توجه دارند این دو نوع شعر را از هم جدا میکند، اما در جامعه و روزمره شعر معمولاً چنین تفاوتی مطرح نیست. زنان شاعر اگرچه نسبت به مردان با محدودیتهایی مواجهاند، اما وجود نمونههای موفق و متعدد آثارشان حکایت از پیروز عمل کردن و غلبه آنها بر محدودیتها بوده است.
* شعر زنان مشکلی جدا از مشکلات شعر امروز دارد؟
** طبیعت زنانه بهگونهای است که بیان مسائل از زبان یک شاعر زن با شاعر مرد تفاوت دارد و این چندان ربطی به اجتماع ندارد. هرچند نمیتوان نقش بستر اجتماعی در شعر را به کلی نادیده گرفت، با این حال به نظر میرسد با وجود تفاوتها در شرایط زیست و زمینههای آفرینش شعر، زنان شیوههای حضور و حیات ادبی و رشد و پرورش دادن آن را یافته و توانستهاند خود را به عنوان یک هنرمند در عرصه اجتماع معرفی کنند.
* از دهه ۸۰ به بعد زنها با ورود به دنیای شعر و داستان وجه دیگری از خودشان را به جامعه نشان دادند. فضای مجازی چقدر در این ورود و معرفی آنها به جامعه مؤثر بود؟
** این روند بدون فضای مجازی هم ادامه پیدا میکرد. هر چند سرعتش کمتر بود. فضای مجازی به این سیر و حرکت سرعت داد. همچنین این فضا به این حرکت آسیب هم رساند، چون فضای مجازی هیچگونه غربالی برای گزینش آثار ندارد وقتی اثر هنری عرضه میشود، مخاطبان در هر سطح و طیف فکری درباره آن نظر میدهند و این رویداد دقیق و علمی نیست. این فضا ضمن اینکه میتواند سبب رشد شاعر شود، آسیبزننده هم هست چون تعریفها و تمجیدهای سطحی، اگرچه سلیقه و پسند مخاطب را به صاحب اثر نشان میدهد و درواقع نوعی سفارش جامعه به شاعر است، از سویی میتواند در شاعر توهم بینقص بودن ایجاد کند و او را از رشد درست باز دارد.
مخاطب عمومی با فنون ادبی کمتر سر و کار دارد و شعر، درنهایت باید به گوش مخاطب اصلیاش که مردم هستند برسد و در دل و ذهن آنها جای بگیرد و مردم در هر سطحی میتوانند از شعر حظ و بهره ببرند، اما وقتی یک شاعر جوان و نوپا تازه آغاز به سرودن میکند و شعرش را بدون ویرایش و پیرایش در اختیار مخاطب قرار میدهد، همه نوع مخاطبی و در هر سطحی با این شعر ارتباط برقرار میکنند و عموماً به تحسین او میپردازند و شاعر با گمان اینکه شعر سالم و درستی سروده است در پی رفع کاستیهای شعرش نخواهد بود؛ این توهم کامل بودن، مانع رشد شاعر خواهد شد.
«صائب دو چیز میشکند قدرِ شعر را/تحسینِ ناشناس و سکوت سخنشناس» به همان اندازه که سکوت کسانی که شعر را میشناسند به شعر ضربه میزند، تعریف از ناشایسته هم قدر و ارزش شعر را از بین خواهد برد؛ فضای مجازی تحسینِ ناشناسان را برجسته کرده است و به نظر من این تحسینهای نابجا میتواند موجب اختلال در رشد شاعر شود و در این حالت رشدی مجازی اتفاق میافتد. شاعر بدون آنکه مراحل طبیعی رشد را طی کرده باشد به رشدی غیرحقیقی میرسد. این مسئله فقط شامل شعر زنان نمیشود و امری کلی برای شعر امروز است.
* شاید مسائل و مشکلات فضای حقیقی مثل بیمیلی ناشران به انتشار مجموعه اشعار سبب شده فعالیت شاعران در فضای مجازی متمرکز شود.
** تمرکز فعالیت در فضای مجازی فقط مختص شاعران نیست؛ این فضا حتی برای ناشر هم مرجع و معیار شده است. در روزگار ما وقتی شاعری برای چاپ اثرش نزد ناشری میرود، ناشر به صفحه شخصی شاعر مراجعه میکند تا با ارزیابی محبوبیت یا میزان مخاطبان او برای تأیید چاپ یا رد کتاب او تصمیم بگیرد. اگر رقم مخاطبان او قابل توجه باشد با علم به اینکه این رقمها هیچ کدام حقیقی نیست، نتیجه میگیرد کتاب پر مخاطب و پرفروش است و آن را چاپ میکند، اما اگر شخصی با مخاطبان واقعی خود که طبیعتاً تعداشان کمتر است، بخواهد کتابی منتشر کند، انتشارات به چاپ کتاب او رغبتی نشان نمیدهد. این وضعیت نامناسب فقط مختص شاعر نیست و کل جامعه را در برگرفته است. اتفاقاً شاعر با حضور اجتماعیاش میتواند رشد کند و این حضور تنها چاپ کتاب نیست. حضور اجتماعی شامل رفتوآمدهای معمول شاعر در جامعه، مواجههاش با وقایع مختلف و چهره به چهره و بسیار نزدیک شدن با مردم است. همین حساسیتهای اجتماعی در نتیجه مواجهههاست که او را وادار به نوشتن میکند و تنها چاپ کتاب عامل رشد او نیست، اما شاعران معمولاً پس از اینکه تعداد مشخصی شعر میسرایند به سراغ چاپ آن میروند و ناشر هم به هر حال در سطحهای مختلف اقدام به چاپ اثر میکند. گاهی کتابهای ارزشمند منتشر میکند و گاهی کتابهایی با ایرادهای بسیار، که تأسف برانگیز است.
دیده شده گاهی بعضی ناشران بدون آنکه نظر کارشناس ادبی را درباره کتاب بخواهند، آثاری منتشر میکنند که حتی ابتداییترین اصول شعر هم در آن رعایت نشده است. به همین دلیل برای ارزیابی یک شاعر، نمیشود به داشتن کتاب استناد کرد. با این اوصاف بیمیلی ناشر به چاپ کتاب یک شاعر و فعالیتهای شاعران در فضای مجازی عوامل دیگری هم دارند که مربوط به شرایط کلی جامعه و جهان است.
انتهای پیام/
نظر شما